رها کن مرا غم

ساخت وبلاگ

کوچه ها به خیابان اصلی نرسیدند!
امتداد چشمانت
تنها به سوی بن بست قلبم بود
چشم بشری
برای
بصیرت قلبی
نابینا بود
ومن
تا انتهای خاکستری نرسیدن
سوختم و سوختم.

(✍نادراحدزاده)

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 2 تاريخ : پنجشنبه 28 تير 1403 ساعت: 4:40

تو به این قوم دغل وقت دعا شک داری؟به خدایی که ندارند به خدا (بخدا) شک دارمقلب چرکین و به ظاهر صفت بنده پاکروبهانند و به مقیاس ریا شک دارمچون ددانند به دندان غرایز بدرندبه همه مستند راز بقا شک دارمخشت هر مرثیه در ذات بشر کج بودهبه کج احوالی هر ملک وبنا شک دارمهر خطا آمد از این قوم مبرایی گشتبه نوشتاری مفهوم خطا شک دارمورد ما هیچ شب و روز به جایی نرسیدبه ولاالضال و ولاالداااال صدا شک دارم.(✍نادراحدزاده) رها کن مرا غم...ادامه مطلب
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 13 تاريخ : جمعه 25 خرداد 1403 ساعت: 17:16

فال حافظ زدم و شکر به آن عاقبتم

دایما مست تو اما به ابد دربه درم

دل به دامان کمندت سرم از فکر تو خوش

مستی ات گفته چه حیف است که از سر بپرم

عارف آن است نگوید به درمان وبلا

((پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم))

نفس میکده عشق زیانش سود است

من به این عالم دلدادگی ام مفتخرم.

(✍:نادر احدزاده)

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 10 تاريخ : جمعه 25 خرداد 1403 ساعت: 17:16

به یک نگاه ندیدم نگاهی از او را
به خوابم آمد و دل را به عشق راهی کرد

غلام معرفتش گشتم وبه خود غرید
ز کسر شان دلم ادعای شاهی کرد

به روز اول ماه قشنگ اشاره نمود
به زاد روز خودش اکتفای واهی کرد

تهی مرام نبوده است زمانه بد تا کرد
به امر_ عرض مرا خط به خط سیاهی کرد

نشسته بود به قلبم به احترام ادب
بلند شد زمن و(( عشق)) عذرخواهی کرد.

((✍نادر احدزاده))

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 10 تاريخ : جمعه 25 خرداد 1403 ساعت: 17:16

مرا میخواهی
مرا دوست داری
اما جبر زمان
دستهایت را برای آغوش من می بندد
تورا میخوام
تورا دوست دارم
از هر جبری میگذرم برای آغوشت
اما
دستهای تو باز نمیشوند
در خود یخ میزنم
در خود میمیرم
در یخبندان جبر تو
از دل من
جوانه ای به نام تو
چشم به جهان می گشاید
جهان هم رنگ چشمانت سبز میشود
تو شاد میگردی
ومردن من بهانه خوشحالی ات میشود.

(نادراحدزاده)

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 9 خرداد 1403 ساعت: 15:23

تیر مژگان گر نشیند بر چراغ عافیت

شعله ها از دل براید عشق این معیار توست

شرحِ حال عاشقی را بیش و کم فهمیده ام

تحفه ناچیز جان دادن کم از بسیار توست

ناله هایم را به ساکت بودن عودت داده ای

ورد ساکت ماندن من نطق طوطی وار توست

نه به وصلت میرسانی نه به آرامش عجب

مذهبت برباد این جان روزه شک دار توست؟.

بداهه، احدزاده

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403 ساعت: 23:05

جرعه ای دیدار چشمان را که کتمان میکنی
سرخی سیب نگاهت را چه پنهان میکنی

لاله می روید ز حُسن گونه هایت نازنین
ماه دی را در وجودم چون بهاران میکنی

عطر زلفت تا گلوی باد می گیرد به دست
اشک شوقی را نثار چشم باران میکنی

گرچه ترسا نیستی و شیخ صنعان نیستم
بس که بر حمدت نشستم دل مسلمان میکنی.

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403 ساعت: 23:05

دلخوش به شمع بوده ای بر رازهای دهر؟؟ خورشید لازم است بتابد میان شب. (✍نادراحدزاده) رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 15:05

گاهی «خیال» خاطرهٔ با تو بودن است

گاهی تمام زندگی مفهوم خاطره ست

گاهی زمین به وسعت عشق ردِ پای
توست
گاهی زمین به خاطر وصل تو دایره ست.

(✍نادر احدزاده)

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 15:05

در مکتب دل درسی اگر هست زِ محبت

باقی همگی بی ثمریهای زمان است

صد تجربه را مکتب دنیا به من آموخت

عشق است فقط آنچه به کار آید وجان است،

#نادر_احدزاده

رها کن مرا غم...
ما را در سایت رها کن مرا غم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fekrefekr بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 15:05